بسم الله...
پیش نوشت: این یادداشت، سوای از بقیه ی یادداشت ها میباشد...
1. به قول «لنی» توی «خداحافظ گاری کوپر»، نسل ما به یک جَنگ اساسی نیاز داره، تا آدم شیم و یه عالممون کشته بشیم....
2. کاری به سیاست و کثافت کاری های حاشیه ش ندارم. به اقتصاد و گندکاری های اقتصادیون نیز. از جنگ هم خوشم نمیاد. امّا وقتی پای جهاد وسط بیاد، از خدا میخوام که بهم توفیق بده که تا آخر خط، وسط میدون بمونم. و لذا گر تنها راه جهاد، جنگ باشه، عشق است جنگ را...
3. به نظرم در کشور باید الآن دو کار را انجام داد: 1)صدر تا ذیل «مسئولین اقتصادی» و «مالی چی» را ریخت توی دریا. 2)تا آخرش پای همه چیز بایستد و اگر راه نجات را در جنگ میبیند، وارد جنگ شود.
4.«تافلر» در «موج سوم»، شدیداً غرب را از «بسته شدن تنگه ی هرمز» و « به هم ریختن وضع عربستان» میترساند. و هر دوی اینها در تخصص های ایرانیان میگنجد. راستی، یک سوم نفت جهان از تنگه ی هرمز میگذرد. و در صورت بسته شدن آن، صعود قیمت نفت، یک حال اساسی میدهد به جنبش وال استریت و...
5. ما بمب اتم را دوست نداریم. ولی اگر اسرائیل اینها از آن دارند، به نظرم ما هم باید داشته باشیم. ما با مردم جهان دوستیم. فقط اسرائیل است که با مردمش هم سر ستیز داریم. لذا به نظرم حتا بد نیست یک مقدار بمب اتم بسازیم مخصوص تست کردن قوای تکنولوژیکی و این که اسرائیل را یک حال اساسی بهش بدهیم.
6. نیک ترین عاقبت ما در خلد برین رقم میخورد و نیک ترین عاقبت دشمنان اسلام، در امریکن دریم ( american dream ). ما اگر دنیایمان به خطر بیفتد، به عاقبت نیکمان نزدیک تر خواهیم شد، امّا در عوض راحت تر خواهیم توانست عاقبت نیک انسان غربی را لجن مال کنیم.
7. آی که چقدر دنیا برایمان تنگ آمده و به عوض تن به مذلت دادن، دوست داریم کربلایی شدن را... صلّی الله علیک یا اباعبدالله...